جا مانده از قافله شهداء...

جا مانده از قافله شهداء...

پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.
سید شهیدان اهل قلم؛ شهید آوینی

پیام های کوتاه

۶ مطلب با موضوع «مناسبتی» ثبت شده است

بسمه تعالی شأنه

فلیرحل معنا

بخشی از خطبه امام حسین علیه السلام هنگام خروج از مکه و حرکت به سمت عراق:

لَمّا عَزَمَ عَلَى الخُروجِ إلَى العِراقِ قامَ خَطیباً فَقالَ .... مَن کَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفسَهُ[1] فَلیَرحَل مَعَنَا فَإِنَّنِی رَاحِلٌ مُصبِحاً إِن شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‌.

 

ترجمه روان روایت

هنگامی که قصد کرد از [مکه] خارج شود و به سمت عراق برود در حالی که خطبه می‌خواند ایستاد، سپس گفت:

.... هر کس که در راه ما، خونِ قلبش را فدا می‌کند و خودش را آماده‌ی ملاقات با خداوند می‌کند، با ما همراه شود؛ پس قطعا من صبح فردا[2] حرکت خواهم کرد ان شاء الله تعالی.

 

تجزیه و ترکیب روایت

لَمّا = ادات شرط زمانی غیر جازم (مانند «أیّانَ» و «إذا»)، ظرف زمان یا همان مفعولٌ فیه و محلا منصوب، متعلق به «عَزَمَ». [در اینکه عاملش فعل موجود در جمله‌ی شرط است یا جمله‌ی جواب اختلاف نظر وجود دارد.[3]]

عَزَمَ = فعل ماضی للغائب + فاعلش «هو» مستتر و محلا مرفوع.

عَلَى = حرف جر.

الخُروجِ = مجرور به حرف جر.

«علی الخروج» متعلق به «عَزَمَ».

إلَى = حرف جر.

العِراقِ = مجرور به حرف جر.

«إلَى العِراقِ» متعلق به «الخُروجِ».

قامَ = فعل ماضی للغائب + فاعلش «هو» مستتر و محلا مرفوع.

خَطیباً = حال از فاعل «قام» و منصوب.

فَ = حرف عطف.

قالَ = فعل ماضی للغائب + فاعلش «هو» مستتر محلا مرفوع و این جمله معطوف است به جمله «قام».

مَن = ادات شرط اسمی، مبتدا و محلا مرفوع.

کَانَ = فعل ناقصه ماضی للغائب + اسم «کان»، «هو» مستتر و محلا مرفوع.

بَاذِلًا = خبر «کان» و منصوب.

فِینَا = جار و مجرور، متعلق به « بَاذِلًا».

مُهجَتَهُ = مفعول به «بَاذِلاً» و منصوب + مضاف إلیه و محلا مجرور.

وَ = حرف عطف.

مُوَطِّناً = معطوف به «بَاذِلًا» و منصوب.

عَلَى = حرف جر.

لِقَاءِ = مجرور به حرف جر.

اللَّهِ = مضاف إلیه و مجرور.

نَفسَهُ= مفعول به «مُوَطِّناً» و منصوب + مضاف إلیه و محلا مجرور.

  • در مورد خبر ادات شرط اسمی «مَن» چند نظر است؛[4]
    • جمله شرط، خبر است و محلا مرفوع.
    • جمله جزاء (جواب)، خبر است و محلا مرفوع.
    • جمله شرط و جزاء با هم، خبر است و محلا مرفوع.

فَ = فاء رابطه (حرف ربط) بین جمله‌ی شرط و جمله‌ی جزاء.

لیَرحَل = فعل امر للغائب + فاعلش «هو» مستتر و محلا مرفوع.

مَعَنَا = مفعول فیه (ظرف مکان است متعلق به «لیَرحَل») و منصوب + مضاف إلیه و محلا مجرور.

فَ = فاء عطف یا فاء تعلیل یا فاء استیناف. (هر سه مورد محتمل است)

إِنَّنِی = حرف مشبهة بالفعل + نون وقایه + اسمش و محلا منصوب 

رَاحِلٌ = خبر «إنَّ» و مرفوع. فاعلش «أنا» مستتر است و محلا مرفوع. عائد خبر به مبتداست.

مُصبِحاً = حال از «أنا» که فاعل «راحل» است و منصوب.

إِن = حرف شرط.

شَاءَ = فعل ماضی للغائب.

اللَّهُ = فاعل «شاءَ» و مرفوع.

تَعَالَى‌ = فعل و فاعل «هو» مستتر و محلا مرفوع. جمله «تعالی» جمله‌ی حالیه برای «اللَّهُ».

 

 دریافت عکس (کم حجم)

 دریافت عکس با کیفیت

جهت مشاهده‌ی شرح و توضیح این بخش از کلام نورانی حضرت سیدالشهداء علیه السلام در کلام رهبر انقلاب اسلامی -آیت الله خامنه‌ای حفظه الله-، کلیک کنید.

 

[1] تعبیر «توطین نفس» با توجه به استعمالات آن و معانی‌ای که در کتب لغت آمده به این معناست که شخص بنای خودش را بر کاری قرار دهد، خودش را تشویق و مجبور به انجام کاری بکند، خودش را مهیّای انجام کاری بکند.

[2] ترجمه‌ی دقیق این بخش «درحالی‌که صبح‌کننده‌ام عازم هستم» می‌شود؛ زیرا «مصبح» حال است نه مفعول فیه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۳ ، ۰۸:۱۹

 

بسمه تعالی شأنه

امام سجاد علیه السلام (در دعای ابوحمزه ثُمالی):

وَ أَعْلَمُ .... وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ. 

 

ترجمه روایت

امام سجاد علیه السلام در دعای ابوحمزه ثُمالی می‌فرماید:

و می‌دانم .... و [می‌دانم] کسی که به سوی تو سفر می‌کند، راهش نزدیک است [و سریع می‌رسد].

 

تجزیه و ترکیب روایت

وَ = حرف عطف (به حسب ما قبل)

أَعْلَمُ = فعل مضارع مرفوع + فاعلش «أنا» مستتر.

وَ = حرف عطف

أَنَّ = حرف مشبهة بالفعل.

الرَّاحِلَ = اسم «أنّ» و منصوب. 

إِلَیْکَ = جار و مجرور متعلق به «الرَّاحِلَ».

قَرِیبُ = خبر «أنّ» و مرفوع.

الْمَسَافَةِ = مضاف إلیه و مجرور.

  • عبارت «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ» تأویل به مفرد می‌رود و عطف به مفعولٌ به «أَعْلَمُ» در جملات قبل می‌شود و محلا منصوب.

 

توضیح حدیث

خداوند مهربان، در دسترس و نزدیک است، برای رسیدن به او نیازی به طی کردن مسافت و پشت سر گذاشتن جاده و کوه و دشت و دمن نیست؛ اگر قصد رسیدن به خدا را داریم، خودش فرموده که مرا صدا بزنید و با من مناجات کنید؛ «وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَان؛ وقتی بندگانم درباره‌ی من از تو می‌پرسند، از قول من بگو: «نزدیکم من! همیشه هم، دعای دعاکننده را وقتی فقط مرا بخواند، سریع جواب می‌دهم.»» (بقره/186)

برای دیدن توضیحات بیشتر اینجا کلیک کنید.

 دریافت عکس (کم حجم)

 دریافت عکس با کیفیت

 

منبع حدیث

📚  الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحدیثة)؛ ج1؛ ص158.

https://lib.eshia.ir/71423/1/158

📚  بحار الأنوار (ط دار الاحیاء التراث)؛ ج‏95؛ ص83.

https://lib.eshia.ir/71860/95/83

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۰۲ ، ۱۵:۲۱

بسمه تعالی شأنه 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لاتَبْرُدُ اَبَداً» 


ترجمه روایت 
پیامبر اکرم - درحالیکه ابی عبدالله علیه السلام را روی پای خود نشانده بودند - فرمودند: شهادت حسین علیه السلام آتشی در دل های مؤمنین به پا کرده است که تا ابد سرد شدنی نیست... 



تجزیه و ترکیب 
إِنَّ = حرف مشبهة بالفعل. 
لِقَتْلِ = جار و مجرور، متعلق به عام محذوف، خبر و محلا مرفوع. 
الْحُسَیْنِ = مضاف إلیه و مجرور. 
حَرَارَةً = اسم «إِنَّ» و منصوب. 
فِی = حرف جارة. 
قُلُوبِ = مجرور به حرف جارة. 
الْمُؤْمِنِینَ = مضاف إلیه و مجرور. 
لاتَبْرُدُ = حرف نفی + فعل مضارع للغائبة و مرفوع. 
اَبَداً = مفعول فیه و منصوب، متعلق به «لاتبرد». 

📚 مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸، ح ۱۲۰۸۴. 

۰ نظر ۰۳ مهر ۹۷ ، ۲۰:۵۵

بسمه تعالی شأنه


اَمیرُالمُؤمِنِینَ علیه السَّلامُ: 

کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.


ترجمه روایت 

دشمن و خصم ظالم باشید و یار و کمک مظلوم باشید. 



تجزیه و ترکیب روایت 

کونا = فعل امر، للمخاطبَین و مجزوم به حذف نون مخاطب + فاعلش (ضمیر مرفوعی متصل) محلا مرفوع.  

لِلظَّالِمِ = جار و مجرور متعلق به «خَصْماً». 

خَصْماً = خبر فعل ناقصه «کونا» و منصوب. 

وَ = حرف عطف. 

لِلْمَظْلُومِ = جار و مجرور متعلق به «عَوْناً» 

عَوْناً = خبر فعل ناقصه «کونا» و منصوب. 



📚 نهج‌البلاغه، نامه ۴٧، بخشی از وصیت حضرت به امام‌ حسن و امام حسین علیهما السلام. 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۳۵

بسمه تعالی شأنه


عَنِ الاَصْبَغِ بْنِ نُباتَةَ قالَ سَمِعْتُ اَمیرَالمُؤمِنِینَ علیه السَّلامُ یَقُولُ: 

صاحِبُ هذا الاَمْرِ الشَّریدُ الطَّریدُ الفَریدُ الوَحیدُ.


ترجمه روایت 

از اصبغ بن نُباته [روایت شده است که] گفت: شنیدم امیرالمؤمنین [علی] علیه السلام می‌گوید: صاحب این امر [امام زمان روحی و ارواح العالمین له الفداء] آواره‌ی طرد شده‌ی تک و تنهاست... 



تجزیه و ترکیب روایت 

عَنِ = حرف جار 

الاَصْبَغِ = مجرور به حرف جار 

جار و مجرور متعلق به «حَدَّثَنا» قبل روایت. 

بْنِ = بدل یا عطف بیان و مجرور 

نُباتَةَ = مضاف إلیه و مجرور - به خاطر غیر منصرف بودن (علت منع صرف: علمیت + تأنیث) به جای کسره، فتحه گرفته است. 

قالَ = فعل ماضی + فاعلش هو مستتر 

سَمِعْتُ = فعل ماضی + فاعلش ضمیر متصل «تُ» 

اَمیرَ = مفعول به و منصوب 

المُؤمِنِینَ = مضاف إلیه و مجرور به علامت یاء 

علیه = جار و مجرور - خبر مقدم و محلا مرفوع 

السَّلامُ = مبتدای مؤخر و مرفوع 

جمله «علیه السَّلامُ» = معترضه و بدون محل اعرابی 

یَقُولُ = فعل مضارع و مرفوع، فاعلش «هو» مستتر 

صاحِبُ = مبتدا و مرفوع 

هذا = مضاف إلیه و محلا مجرور 

الاَمْرِ = مضاف إلیه و مجرور 

الشَّریدُ = خبر اول و مرفوع 

الطَّریدُ = خبر دوم و مرفوع 

الفَریدُ = خبر سوم و مرفوع 

الوَحیدُ = خبر چهارم و مرفوع 

جمله «یَقُولُ...» = 

👈 ترکیب اول = مفعول به دوم «سمع» و محلا منصوب 

طبق این ترکیب، مضاف «اَمیرَالمُؤمِنِینَ» حذف شده است؛ «کلامَ اَمیرِ المُؤمِنِینَ» 

👈 ترکیب دوم = جمله حالیه برای «اَمیرَالمُؤمِنِینَ» و محلا منصوب 

جمله «صاحِبُ هذا الاَمْرِ...» = جمله مفعول بها و محلا منصوب 


📚 کمال الدین و تمام النِعمة، ج ٢، ص ٣۶١.

📚 الغیبة للنُعمانی، ص ١٧٨. 

۰ نظر ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۳۵
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لاتَبْرُدُ اَبَداً»
پیامبر اکرم - درحالیکه ابی عبدالله علیه السلام را روی پای خود نشانده بودند - فرمودند: شهادت حسین علیه السلام آتشی در دل های مؤمنین به پا کرده است که تا ابد سرد شدنی نیست...
(مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸، ح ۱۲۰۸۴)
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۰۷:۵۷