جا مانده از قافله شهداء...

جا مانده از قافله شهداء...

پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.
سید شهیدان اهل قلم؛ شهید آوینی

پیام های کوتاه

۱۷ مطلب با موضوع «اهل بیت علیهم السلام» ثبت شده است

«بسمه تعالی شأنه»


قالَ امیرُالمؤمنینَ علیه السلامُ : 

الرَّحیلُ وَشیکٌ.

(نهج‌البلاغه حکمت 187)


ترجمه روایت 

کوچ کردن و رحلت {از این عالم} نزدیک است... 


تجزیه و ترکیب روایت 

قالَ امیرُالمؤمنینَ علیه السلامُ :همان. (در مطلب قبلی ذکر شده است.) 

الرحیلُ : مبتدأ و مرفوع 

وَشیکٌ : خبر و مرفوع. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۰۰:۳۲

بسمه تعالی شأنه 

قالَ امیرُالمؤمنینَ علیه السلامُ : 

اَحْیِ مَعرُوفَکَ بِاِماتَتِه.

(غرر الحِکَم، باب المعروف، ح ۱۷) 



ترجمه روایت 

کار معروف و خوبت را با کشتنش - یعنی خودت هم یادت بره و فراموشش کنی - زنده کن. 


تجزیه و ترکیب 

قال = فعل

امیر = فاعل و مرفوع 

المؤمنین = مضافٌ إلیه و مجرور

علیه = جار و مجرور، خبر مقدم، متعلق به عام محذوف، محلا مرفوع 

السلام = مبتدای مؤخر و مرفوع 

جمله «علیه السلام» معترضه

احی = فعل أمر و فاعلش انت مستتر 

المعروف = مفعول به و منصوب 

باماتته = حرف جار + مجرور به حرف جار + مضافٌ إلیه 

۰ نظر ۲۷ آذر ۹۵ ، ۰۷:۱۹

مشاهده کد

«بسمه تعالی شأنه»


قال امیرُالمؤمنینَ علیه السلامُ:

یَا أهْلَ الْعِرَاقِ! نُبِّئْتُ أنَّ نِسَاءَکُمْ یُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِیقِ أ مَا تَسْتَحیُونَ‏؟

وَ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ‏ لَا یَغَارُ.

المحاسن (برقی)، ج 1، ص 115

بحار الأنوار (علامه مجلسی)، ج ۷۶، ص ۱۱۵

وسائل الشیعة (شیخ حر عاملی)، ج ۲۰، ص ۲۳۵

الکافی (ثقت الإسلام کلینی)، ج ۵، ص ۵٣۶

 


ترجمه روایت


ای اهل عراق! به من خبر رسیده است که زنان شما در بین راه (مثلا تو بازار و کوچه و خیابون و سینما(!!) و...) با مردان برخورد کرده و آنان را کنار می زنند (و مثلا به هم تنه می زنند)، آیا شرم نمی کنید؟! و فرمودند: خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.


 

تجزیه و ترکیب روایت


قال = فعل

امیر = فاعل و مرفوع

المؤمنین = مضاف الیه و مجرور به اعراب نیابتی

علیه = جار و مجرور، خبر مقدم، متعلق به عام محذوف، محلا مرفوع

السلام = مبتدای مؤخر و مرفوع

جمله «علیه السلام» معترضه

یا = حرف نداء

أهل = منادی مضاف و منصوب

العراق = مضاف الیه و مجرور

نُبِّئتُ = فعل مجهول ماضی و نائب فاعلش (محلا مرفوع)

أن = حروف مشبهة بالفعل

نساء = اسم أنَّ و منصوب

کم = مضاف الیه و محلا مجرور

یدافعن = فعل مضارع مجهول و نائب فاعل (محلا مرفوع)

الرجال = مفعول به و منصوب

فی = حرف جر

الطریق = مجرور به حرف جر و مجرور

جمله «یدافعن فی الطریق» = خبر أنَّ و محلا مرفوع

أ = حرف استفهام

ما = حرف نفی

تستحیون = فعل مضارع و فاعلش (محلا مرفوع)

و = حرف عطف

قال = فعل و فاعلش ضمیر مستتر است (هو)

لعن = فعل ماضی

الله = فاعل و مرفوع

من = مفعول به (اسم موصول) و محلا منصوب

لا = حرف نفی

یغار = فعل مضارع و فاعلش ضمیر مستتر است (هو)

 

 

حرف دل


خدا وکیلی زندگی ما با حرف های معصومین علیهم السلام می­خونه و همونطوری که دوست دارن، زندگی می کنیـم؟؟

قدیما سفره خانم ها و آقایون رو جدا می انداختن، کسی به نامحرم نگاه نمی کرد (عمدا) - ماشاءالله الان خوراک یک عده ­ای اینه که وایستن تو کوچه و خیابون و چشم چرونی کنن -، خانم ها پوشیه می زدن - الان تا از بالا تا پایین، همه جا پارچه کم داره! - ، خونه ها یک بیرونی و یک اندرونی داشت و حتی اگه یک اتاق بود با پرده از هم جدا می شد این بیرونی و اندرونی، قدیما که در خونه ها به جای زنگ، کُلون داشت دو مدل بود یکی برای مردا و یکی برای خانم ها، و اگر خانمی مجبور می شد بره دم در به خاطر نبود شوهر دست می کرد تو دهنش و صداش رو عوض و محکم (کلفت) می کرد تا طرف پشت در مرض نگیردش - الان خوراک بعضی از خانم ها فقط عشوه کردنه -، آخرین اتاق خونه ها آشپرخونه اش بود که جای امنی برای خانم ها بود و ورود آقایون به اونجا ممنوع بود - ولی الان آشپرخونه حدودا وسط اتاق پذیراییه! (آشپزخونه اُپِن!) - و...، جالبه به طرف میگی مگه غیرت نداری که همسرت اینطوری اومده تو خیابون؟ میگه «نّه(!!) مگه من خروسم...» خداییش پس غذا هم نخور، تو که حیوون نیستی...

حکایت بعضی ها هم اینه {غیرتم هست و اقتدارم نیست // که بپوشم ز چشم اغیارت} (طیبات - سعدی)

 

پ.ن: بین نقل روایت اختلاف است ما طبق کتاب «المحاسن» روایت رو آوردیم.

دریافت عکس

عن علی بن ابی طالب علیه السلام :
اِحذَرْ مُصاحَبَةَ الفُسّاقِ والفُجّارِ والمُجاهِرِینَ بِمَعاصِی اللّهِ.
(غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُ الکَلِم، باب المصاحبة، ۲۶۰۱)

ترجمه روایت
از حضرت امیرالمؤمنین على بن ابی طالب علیه السلام روایت شده است که :
از همنشینى با افراد فاسق و گناهکار و فاجر و متظاهر به معاصى خدا (کسانی که در کوچه و بازار و جلوی چشم مردم معصیت و گناه می کنند) دورى کن.

تجزیه و ترکیب روایت
عن = حرف جر.
علی = مجرور به حرف جر.
«عن علی» متعلق به «رُوِیَ» محذوف.
بن = عطف‌بیان و مجرور.
ابی = مضاف الیه و مجرور.
طالب = مضاف الیه و مجرور.
علیه = جار و مجرور متعلق به عامل محذوف، خبر مقدم، محلا مرفوع.
السلام = مبتدای مؤخر و مرفوع.
إحذر = فعل أمر و فاعلش «أنت» است.
مصاحبة = مفعول به و منصوب.
الفساق = مضاف الیه و مجرور.
و = حرف عطف.
الفجار = معطوف به «الفساق» و مجرور.
و = حرف عطف.
المجاهرین = معطوف به «الفساق».
بمعاصی = جار و مجرور، متعلق به «المجاهرین».
الله = مضاف الیه و مجرور.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۳

قالَ امیرُالمؤمنینَ عَلِیٌّ علیه السلام :

اَوَّلُ عِوَضِ الْحَلیمِ مِنْ حِلْمِهِ، أنَّ النّاسَ أنْصارُهُ عَلَی الْجاهِلِ. 

(نهج البلاغة، حکمت ۲۰۶

وسائل الشیعة، ج ۱۵، باب ۲۶ از ابواب جهاد نفس، ح ۲۰۴۷۵) 


ترجمه روایت

اولین عوض و نتیجه‌ای که انسان بردبار و حلیم به خاطر حلمش دارد {به دست می‌آورد}، این است که مردم یار و یاور او هستند بر علیه شخص جاهل و نادان {و از او حمایت می‌کنند}. 


تجزیه و ترکیب

قال = فعل ماضی. 

امیر = فاعل و مرفوع. 

المؤمنین = مضافٌ إلیه و مجرور. 

علی = عطف بیان از امیرالمؤمنین و مرفوع. 

علیه = جار و مجرور، خبر مقدم، متعلق به عام محذوف، محلا مرفوع. 

السلام = مبتدای مؤخر، و مرفوع. 

جمله «علیه السلام» = معترضه است و محلی از اعراب ندارد. 

اول = مبتدأ و مرفوع. 

عوض = مضافٌ إلیه و مجرور. 

الحلیم = مضافٌ إلیه و مجرور. 

من حلمه = جار و مجرور، متعلق به «عوض». 

أنَّ = حروف مشبهة بالفعل و از ادات مصدریه. 

الناس = اسم «أنَّ» و منصوب. 

أنصارُ = خبر «أنَّ» و مرفوع. 

ه = مضافٌ إلیه و محلا مجرور. 

علی الجاهل = جار و مجرور، متعلق به «انصار». 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۲۳:۴۶
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لاتَبْرُدُ اَبَداً»
پیامبر اکرم - درحالیکه ابی عبدالله علیه السلام را روی پای خود نشانده بودند - فرمودند: شهادت حسین علیه السلام آتشی در دل های مؤمنین به پا کرده است که تا ابد سرد شدنی نیست...
(مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸، ح ۱۲۰۸۴)
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۰۷:۵۷

عَنِ اللّهِ جَلّ وَ عزَّ أنَّهُ قالَ: کُلُّ أمرٍ ذى بالٍ لَم یُذکَر فیهِ بِسمِ اللّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ؛

حضرت رسول صلوات الله علیه و آله از خداوند عزیز و جلیل نقل کرده است که فرمود: هر کار ارزشمندى که در آن بسم اللّه‏ ذکر نشود ناقص است.

(بحارالأنوار(ط-بیروت) ج ۷۳، ص ۳۰۵)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۵ ، ۱۵:۴۱